زیرزمین

اول کار بذارید ذکر کنم که من همونیم که همیشه انشام خوب بود، تا وقتیکه موضوع انشا آزاد بود ^__^

خلاصه که به همین دلیل من یه چالش هم قبلا دعوت شده بودم که شرکت نکردم، ولی ولی ولی اینبار آقای هیچ عزیز دعوت کرده و منم با خودم گفتم به چشم یه چالش نگاهش نمیکنم(قوانین چالش خیلی سخت بود واسه من)، و اتفاقا خیلی وقته خودم میخوام تو همچین موضوعی بنویسم.!

پس، بسمه‌ای تعالی:)

من، مریمم، ولی چندسالی با نام مستعار شارلوت نوشتم.

هیچوقت از تلاشام برای زندگی راضی نیستم و یک عدد روح مبتلا به عذاب وجدان دائمی دارم. معتقدم "خانواده" همیشه هم‌خونای آدم نیستن و "خونه" همیشه یه مکان نیست بلکه بعضی وقتا یه آدمه، یه آدم امن.!

اگر بخوام سه‌تا چیزی که راجع به خودم دوست دارم رو بگم، صبوریم، مهم بودن خط قرمزام و روابط سال.!

من نه خیلی کتاب‌خونم، نه خیلی فیلم‌باز، نه خیلی اهل موسیقی. از هرکدوم یه ذره دارم و اینو اصلا دوست ندارم.!

اون روابط سالمی که اسم بردم بخاطر اینه که پارسال اینموقعی داشتم از چندتا رابطه ناسالم به طور همزمان خودمو بیرون میکشیدم وخب وابستگی زیادیم داشتم بهشون.و اون زحمتی که کشیدم برام باارزشه!

سه تا چیزی که راجع به خودم دوست ندارم( شایدم بشه گفت نقطه ضعفام)، اینه که من بلد نیستم حال خودمو خوب کنم، حالم تا بینهایت وصله به اونیکه دوستش دارم و تویه مورد خاص به شدت آینده نَنگر(!) هستم و خیلی زود چوبشو خواهم خورد

همین:) دیگه بقیه‌اش، شناخت خودم از خودم نیست، بلکه شناخت بقیه ازمنه. 

بازم ممنون از آقای هیچ.

پ.ن: هرکسی دراین مورد نوشت، خوشحال میشم من رو خبردار کنه که بخونم!